یه روز.....


سوگل هستم !

یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره ،
عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه ی کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره .
ازش می پرسند چرا اینکار را کردی
میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست. مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم . اینها را هم میشود خورد. . .
این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی (ره)



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:36 توسط Sogol| |


Power By: LoxBlog.Com